چه جالب! خواهر اومده تو وبلاگ من گفته: كوثر رو نديدي؟
فكر كنم يه مدت بعد دكتر مي ياد مي گه خواهر رو نديدي؟
يا كوثر مي ياد مي گه: دكتر و خواهر رو نديدين؟
يا دوباره دكتر مي ياد مي گه: كوثر رو نديدين؟
چند شخصيته شدي دكتر خواهر كوثر...!
الو الو الو 125....؟
يه يارو آتيش گرفته مورچه گازش گرفته...
ما دبستان بوديم اين شعر كاربرد زيادي داشت. به جاي عبارت يه يارو اسم هر بنده خدايي كه دلت مي خواد رو بذار و بخوان.
خوش صدا بماني خواهر!
سلام دكتر جان. مي گم بيمارستان كم بود رفتي روانه ي بيابان شدي؟ با اين وضعي كه من مي بينم يه چند وقت ديگه روانه آتش نشاني هم مي شي....
قربونت برم....مردم كار زندگي دارن...!
(همين الان عطسه كردم سيم اينترنت در اومد!
يه دستور از طرف حاكم بزرگ:عطا:مي گم كوثر برو وب من جوابت رو دادم بخون......نه تو خجالت نمي كشي؟آباني كوچولو؟غذات رو تند تند بخور بزرگ شي.....
اولين نظر رو خيلي قاصدكانه مي فرستم نويسنده ي من!
خانم دكتر.....
بيابون سراغ نداري برم ؟!