• وبلاگ : چمنــزار آسمان
  • يادداشت : ن ف س
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    کوثر صبح ها عمت بيدارت ميکنه؟
    چه خوب:(
    يه شعري بود که ميگفت.

    کاش وقتي که صبح مي آيد،
    فارغ از دنگ و فنگ آدم ها
    رو به دنياي روشن چشمت
    با صداي تو ميشدم بيدار....

    بعد من رو در کمد روشنگر نوشته بودمش... و هر صبح که با خستگي و کوفتگي مي اومدم مدرسه هي اين رو مي خوندم و واسه خودم انرژي ايجاد ميکردم....
    کوثر کلا خوشحالم که با صداي عمت از خواب بيدار ميشي...

    اي امان امان از اين روزگار غدار.....
    پاسخ

    نه بابا فقط همين امروز بود خواري !:)به به !مردم صبحشونو چه جوري شروع مي کردن .پس دليل ورجه وورجه هاي در حياط هم همين بايد بوده باشد کلک !حالا روزگار رو ولش کن ، شعرو بچسب ..!:)