• وبلاگ : چمنــزار آسمان
  • يادداشت : اندکي صبر ...
  • نظرات : 4 خصوصي ، 28 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    واي عزيزم . خيلي ناز بود .

    ببين آپم با پست اعتياد نوشته خودمه

    بيا بخون لذت ببر در خور حال توئه......

    سالام !

    خوفي !؟

    آپم ... بسر گلم .

    باي !

    سلام كوثر بابا !

    دختر بابا آپيده

    سر بزن

    بگو بابا ...

    يادته چه روزي خواهر شديم؟

    1 بهمن بود.

    به نظر من اونايي كه شيوانا مي گفت اشكال نبود.

    ولي كوثر بعضي جاها متنت سكته زده بود.(يعني روان نبود!)

    همين.

    ولي تو قشنگي نظير نداشت!

    پاسخ

    چاکر هر چي استاد ادبياته ! اونم از نوع خواهر کوچوله !!
    سلام آپم بيا يه سري يه نظري يه چيزي به من بده.....
    پاسخ

    سلام باقالي عزيزم با عصاره ي کره ي گياهي !!!!

    درگير اون حس ادبيت و تناسب بين متن و تاريخ نوشتنتم...!

    در كل درگيرتم عشقم...!!!

    :)

    + هدي 

    چاه ز....ن.......خ.!

    تكرار كن !‏

    كوثرم؟

    خوبي عزيز دلم؟

    الان بد موقع است . مي ترسم زنگ بزنم خواب باشين ....

    اميدوارم هميشه خوش و خرم باشي.

    سلام جگر

    من بالاخره وبلاگ زدم

    جان هر کسي که دوست داري

    بدو

    بيا

    بخون

    نظر بده

    يا علي

    سلام دوستم!

    آپم...!

    پاسخ

    چشم ...!
    البته چونه سوراخ نه ،‌چاه زنخ !
    چاه زنخ عزيزم ! تكرار كن ! چا......ه .... ز ... نخ.....
    پاسخ

    دخترک چونه سوراخ آباني !!

    اي داد !! پس چرا خصوصي نشد !!؟

    خودت خصوصيش كن زود !

    پاسخ

    عموميش قشنگ تره ...!

    براي اولين بار وقتي پست جديدتو ديدم از اندازه ي فونتش راضي بودم !!

    اگر اين متن رو خودت نوشتي ( كه فكرم مي كنم همينطوره ) يه سري اشكالات داري . عالي مي نويسي ولي گاهي اوقات محاوره رو هم داخل لحن مياري كه با هم جور در نميان و متنت زيبا نمي شه .

    به طور مثال من برات درست شده ي متن رو مي زارم : ( جسارت مي كنم !‏با اجازه )

    روي چمن ها دراز کشيده بوديم و به آسمان نگاه مي کرديم

    آن شب ستارگان آسمان بيش از پيش به من و تو چشمک

    مي زدند

    در لا به لاي نور ستاره ها ، لبخندت را مي ديدم اما معناي

    آن را نمي فهميدم اما با لبخند تو من هم لبخند زدم ... ( بين اين دو مصرع دوتا اما آووردي كه شعرتو زيبا نمي كنه . مي توني اينجوري بگي :

    در جاي جاي نور ستاره ها ، لبخندت را نظاره مي كردم

    اما مهناي آن در تصورم نمي گنجيد ...

    ولي من هم با تو لبخند زدم ! )

    دستان گرمت را روي چشمانم گذاشتي و من چشمانم را بستم ...

    مي دانستم وقتي چشمانم را باز کنم ( يا زماني كه ديده بگشايم ) تو از اينجا خواهي رفت اين کار هر شبمان بود ...

    تو بر چشمان خيسم دست مي گذاشتي و در گوشم زمزمه مي کردي

    اندکي صبر سحر نزديک است ...

    اين ژيامو خصوصي مي كنم . گفتم شايد دلت نخواد ديگران بخوننش .

    ولي من هيچ مشكلي با عمومي شدنش ندارم .

    بازم مي گم : شرمنده جسارت كردم ، فقط چون خيلي دوست داشتم مي خواستم بهت كمك كنم گلم ...

    پاسخ

    حرف حساب جواب نداره ... ! اما احساسش در محاوره اي بودنشه ..!بازم ازت فوق العاده ممنونم گل من !

    كوثر حالت خوبه؟

    کو طبيبي تا شکافد قلب بيمار مرا

    تا ببيند من نمردم عشق تو کشت مرا

    پاسخ

    هنوز نفسي هست ...
       1   2      >