سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می دونی توی زندگی، فاجعه های مختلفی وجود داره .

 بعضی هاش کوچیکن بعضی هاشم خیلی خیلی بزرگ ...

یکی از این فاجعه ها که خیلی کم بهش توجه می کنیم

اما یه جورایی خیلی بزرگه توی آرایشگاه اتفاق می افته...

می دونی چی؟؟!!! سشوار!!!!!!!! وای چه قدر ازش بدم می یاد!!!!!!!!

موقعی که آرایشگر می خواد مو هاتو سشوار بکشه .

 سشوار رو درجه آخر می ذاره و اون قدر به سرمون نزدیک می کنه که

مغزمون در جا تصعید می شه! ( در این جا لازم به ذکره که این اتفاق برای همه نمی افته چون ...

 لطفا به دل نگیرید منظورمشما نبود!) 

تازه هیچی هم نمی تونی بگی چون اونوقت همه بهت می گن چه قدر غر می زنی!

یا می گن وا!!!خوب مجبوری خودت با چشای خودت تصعیدشدن مغزت رو ببینی

و لام تا کام هیچی نگی و به زور یه لبخند بزنی حتی اگه موهات

افتضاح شده باشه!!

یکی دیگش هم توی مهمونی ها اتفاق می افته ...

مثلا موقعی که چند تا بچه ی لوس یا از خود راضی هم به مهمونی می یان

 تو مجبوری حتما بری با هاشون .

و گرنه می گن چه بچه افسرده ای ! یا اینکه :

 عزیزم تو نمی ریری با بچه ها بازی کنی؟!!!

اینا مشکلاتی اند که ما کمتر بهشون توجه می کنیم

 اما همه ی این ها فاجعه ای هستند....

لطفا این قسمتو بچه های دوم یا کوچکتر نخوانند تا آمپرشان خدای نکرده نسوزد!!!

یکی دیگه از این فاجعه ها(بزرگترین فاجعه)

 خواهران و برادران عزیز کوچکند که خواهر یا برادر بزرگ ترشان را راهی

دیوانه خانه می کنند... ( لطفا آمپرتان بالا نرود...)

خدا نکنه خواهره یا برادره بخواد با دوستش حرف بزنه ....999 999 ×بی نهایت بار خواهر یا برادر کوچکتر وارد اتاق می

شه. اون قدر می یاد تا مجبور شی تلفن رو قطع کنی.... یا999 999 ×بی نهایت بار مجبور شی به دوستت بگی ببخشید ...

یه لحظه گوشی!....

و مشکل دیگه اینه که خدا نکنه کاری بکنی... هی میره میگه : مامان.....

دلم یرای مظلومیت این اولی ها می سوزد !!

مشکلات دیگر بماند... چون می ترسم آمپر بعضی ها بسوزه !!!!

من که گفتم فرزندان دارای خواهر یا برادر بزرگتر نخوانند!!!!

در آخر دعا یی بکنم و پابان...    خدایا به بچه های بزرگتر صبر بده....         آمین !

 

 

 

 

 

 

 


+ تاریخ دوشنبه 88/5/26 ساعت 1:33 صبح نویسنده کوثر | نظر