سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این ناله ی زمین ست که گوش آسمان را پاره می کند

و این تمنای خاک ست که به انتظار قدومتان می سوزد

و این یتیمانند که به انتظار نوازش پدرانه یتان شب و روز را در هم شکسته اند

و با کاسه های گِلی پشت در به انتظار نشسته اند ...

کجاییـــد مردم کوفه ... ؟

چه کردید با مولایتان ... ؟

مولایتان را به دنیا فروختید ؟

چه کردید مردم کوفه  ...

چه کردید ...

ای زمین آرام باش ! این قدر در خود نپیچ ... ! مبادا بغض خود را فرو ریزی که زمین آب می شود ... !

این صدای حسین ( علیه السلام ) است که دست بر روی زمین گذاشته و جرعه جرعه از صبر کبریایی

خود بر زمین می نوشاند ...

 یا حسین ( علیه السلام ) زمین امروز آرام باشد .... ،

عاشورا را چه کند ...؟ عاشورا چه گونه بغضش نترکد ...؟چه گونه ناله نکند و نسوزد ؟

 

چه شبی ست امشب ...

شب یتیمی ماست امشب ...

چه قدر بی قرار بودید برای دیدار محبوب ...

ما چه کنیم علی جان ؟

علی جان میشه امشب دستی به سر ما هم بکشین ... ؟

امشب اومدم گدایی ...

اومدم اون قدر پشت این در بشینم تا بلاخره باز شه ...

امشب من رو سیاه اومدم گدایی ...

می خوام گدای در خونه ی مولام باشم ...

می شه ما رو هم قبول کنین ... ؟

 


+ تاریخ سه شنبه 89/6/9 ساعت 5:13 عصر نویسنده کوثر | نظر